گفتگو با علی آسیم؛ ممیز این صنف را مدیون خودش کرد

شهاب اشتری

درباره علی آسیم:
علی آسیم با ۳۴ سن یکی از جوانترین مدیران موفق ایران است. تحصیلات عالی الکتروتکنیک و دیپلم برق از هنرستان از مدارج تحصیلی اوست. وی از ۱۷ سالگی در صنف لوازم التحریر و مهندسی اشتغال دارد و کار خود را با خرده فروشی از فروشگاهی در خیابان انقلاب آغاز کرده است و گسترش فعالیت او کم کم منجر به واردات محصولات استدلر در ایران شد و به این تجارت خانوادگی و موروثی رنگی تازه ای بخشید.
پدرِ پدربزرگ او بنیانگذار کارخانه بیک در ایران بود و پسران ایشان، عباس و اکبر آسیم این فعالیت را توسعه داده و در ادامه پدر او، جواد آسیم، با تفکیک کار به تولید مداد روی آورد.
مداد سوسمار نشان و مداد شتر نشان از جمله مدادهای مورد توجه در آن سال ها بودند که توسط این خانواده تولید می شدند.
اما علی آسیم در این میان بیشتر به واردات محصولات مختلف این حوزه اشتغال داشته است. واردات و تولید تحت لیسانس مارک های استدلر، آرت لاین و مونامی در کارنامه ی اوست.
لطفا برای ما از آرت لاین بگویید.

آرت لاین محصولی قدیمی و معتبر است که توسط پدر بزرگ من وارد ایران شد و در ابتدا با ۲ مدل ماژیک که در بازار تهران به ماژیک ۷۰ و ۹۰ معروف بود به بازار عرضه شد. شاید استامپ آن جزو محبوب ترین ها بود. بعد از انقلاب واردات کم شد و ما به همین دلیل به تولید روی آوردیم و واردات این محصول کمی کمرنگ شد. اما طی ۵ سال گذشته به جهت یاد پدربزرگم و برای اینکه معتقد بودم این محصول بسیار عالی است سعی کردم آن را احیا کنم.
کارخانه صاحب این برند از سال ۱۹۲۵ میلادی تحت عنوان کارخانه «شاچی‌هاتا» در شهر «ناگویا» ی ژاپن راه اندازی شد و به صورت تخصصی شروع به لوازم التحریر با نام آرت لاین کرد. این کارخانه به صورت خانوادگی و توسط خانواده «فوناهاشی» اداره می شود. از تکنولوزی های پیشرفه استفاده می کنند و در زمینه جوهر بسیار حرفه ای هستند و محصولات بسیار تخصصی دارند.



جناب آقای آسیم به عنوان یک صاحب برند چه فعالیتی برای فرهنگ سازی فروش لوازم التحریر در ایران انجام داده اید؟
ما تلاش زیادی کردیم و این تلاش امروز دیده می شود. من به شخصه هفته ای دو روز برای ارتباط بیشتر با مشتریان و فروشگاه های سطح شهر مراجعه داشتم. حرفمان این بود که بیایید از لوازم التحریرِ خوب استفاده کنیم. بیایید شیر پاستوریزه بخوریم تا شیر پاک! می گفتیم حتی اگر لوازم التحریر ما را نمی خرید لوازم التحریر خوب بخرید و خوب بفروشید.
همه همّ و غم ما این بود که فرهنگ عرضه محصولات، و تبدیل خرازی ها به بوتیک تحریر و لوازم التحریر فروشی مدرن را جابیاندازیم. و این اتفاق بالاخره بعد از برگزاری ۴۰ کنفرانس و سال ها آموزش نحوه عرضه محصول، و تهیه استندهای ارائه کالا افتاد.
و مشتری از آن به بعد امکان انتخاب بدون مزاحمت را در فروشگاه داشت، و اکنون از این روند راضی هستیم.



آقای آسیم در این ۱۹ سال که در این صنف هستید احتمالا با هنرمندان زیادی در ارتباط بودید و می خواهم بدانم طراحان گرافیک در این میان چه نقشی داشتند و اصولا طراحی گرافیک برای شما چه معنایی دارد؟
به نظر من جهان هستی و طراحی منظم و دقیق آن یعنی گرافیک.
و این خیلی فراتر از آن چیزی که در دانشگاه تدریس می شود و به نظرم بیش از آن چیزی است که در بازار فعلی ما به آن پرداخته می شود.
ما با نمادهای گرافیکی می توانیم یک کشور را به دنیا معرفی کنیم و از تفاوت آن با سایر هنرها بهره ببریم و پیاممان را در ذهن بینند ثبت کنیم.
البته در حوزه تجارت متاسفانه به نظرم تلفیق گرافیک در دهه ۷۰ با صنعت خیلی موفق نبود و شاید صنعت گران این جسارت را نداشتند و یا این نیاز را حس نمی کردند که بیایند و محصولاتشان را به طور مناسب و با بهره گیری از این هنر عرضه کنند یا شاید چهارچوبی برای این موضوع قائل نبودند.
قبل از انقلاب هم اگر نگاه کنیم در روزنامه ها فضای تبلیغات فضای به شدت فقیری بوده و دلیل این موضوع این است که در آن مقطع صاحبان کسب و کار نیازی به حضور طراح گرافیک نمی دیدند.
به نظرم آن زمانی گرافیک می تواند خودش را در صنعت نشان بدهد که یک صنعتگر بخواهد کالای خود را معرفی کند.
صرف طراحی و برگزاری نمایشگاه، آثار این حوزه به دید مردم نخواهد رسید و عموم از آن فاصله می گیرند.
اما امروز به نظرم با گسترش و تنوع رسانه و رقابت تنگاتنگ شرکت ها و رفتارهای حرفه ای برندهای خارجی در زمینه تبلیغات، این موقعیت فراهم شده تا تجار ایرانی با مشاهده آثار دیگر برندها این نیاز را حس کنند و در کنار طراح گرافیک قرار گیرند، و باید به جرات گفت که در ایران کارهای بسیار خوبی انجام شده.

در دیدگاه من استاد مرتضی ممیز یک شکافی در دنیای گرافیک ایران ایجاد کرد و این صنف را مدیون خودش کرد زیرا در زمان ایشان خیلی از تغییرات و تحولات رخ داده و این اتفاقات زمینه ایجاد این جسارت در طراحان امروزی ما است.
بنده چون کم و بیش با طراحان گرافیک در ارتباط هستم شاهد خلاقیت طراحان گرافیک ایرانی ام، و واقعن امیدوارم با همین روند به زودی بتوانیم در جهان یک جایگاه ویژه ای داشته باشیم.

موفق نبودن همراهی گرافیک و صنعت را به عنوان یک صاحب برند در چه چیزی می بینید؟

من اعتقاد دارم این موضوع یک باور است.
برای منِ صاحب کالا، این موضوع یک باور است که من برای عرضه محصولم نیاز به  خیلی عوامل دارم که یک قسمتی از آن به طراح گرافیک بر می گردد. شاید این موضوع در زمانی نیازش حس نمی شده ولی امروز به شدت این نیاز حس می شود. کسانی هم که در این زمینه آمدند جسارت کردند و هزینه کردند و طراحان گرافیک را برای معرفی کالای خود به خدمت گرفتند به شدت موفق شدند و این موفقیت را رقبا دیدند و کم کم همه به این تکاپو افتادند. من به شخصه در مورد یکی از محصولاتمان تجربه ی خوبی در همکاری با یک طراح گرافیک داشتم و در این تجربه با طراحی یک بسته بندی مناسب سرنوشت محصولم عوض شد.

شما امسال در پروژه «کارت تبریک های ماندگار» درکنار رنگ قرار گرفتید و از این پروژه حمایت کردید، دوست دارم از دلایل حضورتان در این پروژه برایمان بگویید.
اولا من باید از شما تشکر کنم به دلیل اینکه شما را حامی این صنف می دانم و صرف این حمایت کار شما قابل احترام است. شاید این راه حل خوبی بود تا من ارادت خودم را به این صنف اعلام کنم. علاقه شخصی که به گرافیک و طراحان گرافیک دارم، و اتفاقاتی که راجع به محصولاتم در همراهی با طراحان گرافیک رخ داده. این فرصت را بهترین بهانه دیدم که به این شیوه تبریک خودم را اعلام کنم.



و سوال آخر اینکه آیا از این به بعد همراهی شما با رنگ ادامه خواهد داشت؟
انشاله ما هستیم در کنار شما و ما تمام قد ایستاده ایم که بتوانیم در این زمینه کار کنیم.



22 تیر 1392