الکس سنتر مدیر طراحی کمپانی کوکاکولا، 30 ساله، و متولد نیویورک میباشد. اویکی از 200 طراح برتر بسته بندی است. در این قسمت نظر شما را به خلاصه ای از مصاحبهی سایت HOW که با او انجام داده است، جلب میکنیم.
- لطفا از اولین کار خلاقانهای که انجام دادهاید بگویید و چگونه شما را به سوی این حرفه هدایت کرد؟
اولین خاطرهی من مربوط به نقاشیهایی است که با مادرم میکشیدم. در طول دوران کودکیام من و مادرم برای سرگرمی به کشیدن اجسام اطراف خانه میپرداختیم. در واقع مادرم اولین معلم هنر من بود، او قابلیت باور نکردنی در تجسم اشیاء به شکل واقعی داشت. در همان زمانها شور و اشتیاق بسیاری در طراحی در من به وجود آمد.
از آن زمان تا اکنون خلاق بودن را چیزی میدانم که مرا با خوش گذرانی پیوند میدهد. طراحی تنها چیزی است که آن را در این مدت طولانی به عنوان حرفه انجام میدهم بدون اینکه احساس کنم شغلم است.
اولین فرصت شغلی که من بعد از دوران دانشجوییام داشتم کار در Glacéau بود که در سال 2007 شرکت کوکاکولا آن کمپانی را خرید، بنابراین به گونهای میتوان گفت که از آن زمان تا اکنون همیشه برای یک کمپانی کار کردهام. من به عنوان طراح، مدیر، استراتژیست نام تجاری، مشاور کسب و کار، در این شرکت کار کردهام که تمام اینها من را در کار اصلیام ((طراحی)) موفقتر میسازد.
- کدام یک از پروژهها سبب شد در حرفهات تغییر اساسی احساس کنی یا انجام آن تو را متحول کرده باشد؟
کمی خنده دار است چرا که فکر نمیکنم تغییر اساسی در حرفهام ربطی به پروژههای طراحیام داشته باشد، بیشتر یک پروژه شخصی بوده که خارج از کارم اتفاق افتادهاست. در سال 2011 پس از چند سال کار کردن متوجه شدم تقریبا 150 کیلو اضافه وزن دارم، هر روز مسیر خانه تا محل کارم را با ماشین طی میکردم و بعد از آن بدون هیچ حرکتی ساعتها طراحی میکردم و عادت غذایی بسیار بدی داشتم، آنقدر سرم شلوغ بود که متوجه عادتهای بد روزمزهام نمیشدم، پس از آن سعی کردم همهی زندگیم (هم شخصی و هم شغلی) به صورت متفاوت در آید. بعد از اینکه وزنم را متعادل کردم با اعتماد به نفس بیشتری به کارم ادامه دادم و همچنین قادر شدم به یکی از بزرگترین ترسهایم که سخنرانی جلوی جمعیت بود پیروز شوم، پس از آن تجربه به عنوان سخنران در مسائل طراحی حدودا هر هفته دعوت میشوم. تمام اینها زندگی حرفهای مرا نیز تغییر داد اما فکر میکنم هرگز بدون تعهد من به خودم هیچ یک از اینها پیش نمیآمد.
- در حال حاضر روی چه پروژهی هیجان انگیزی کار میکنید؟
هم اکنون بر روی چند کاری که متعلق به کوکا کولاست کار میکنم، ولی بر اساس قوانین آنها نمیتوانم قبل از رونمایی از پروژهها حرفی بزنم، ولی همین مقدار بگویم که پروژهای بسیار جالب و فوقالعاده خلاقانه است.
- زمانی کارکردن داخل خانه نوعی خودکشی کاری به شمار میرفت، اکنون این طرز تفکر تغییر کرده است. چه چیز سبب این تغییر نگرش شده است؟
بله تغییر زیادی در طول 10 سال گذشته صورت گرفته و این موضوعی است که علاقه دارم راجع به آن صحبت کنم. وقتی من به عنوان یک طراح شروع به کار در خانه کردم این شغل آنچنان جذاب نبود یعنی به جذابیت کار برای یک آژانس تبلیغاتی یا یک آتلیه طراحی نبود. نگاه مردم به این طراحان به عنوان طراحانی بود که صرفا برای یک برند کار میکردهاند. تصور میکنم زمانی که یک طراح برای شرکت کوکاکولا کار میکرد، نفوذ چندانی خارج از حیطه کاری بسته بندی آن نداشت.
امروزه طراحان نقش مهمی در پیشبرد مسیر یک شرکت دارند و تصمیم گیریهایی در ردههای بالا میگیرند. به نظرم این رویه به سبب مصرف کنندهگان جوان تکنولوژی است که هر چیزی را با تفکر طراحانه انجام میدهند. این رویکردی است که شرکتهای بزرگ فکر میکنند موجب افزایش سطح آگاهی برند و علاقه به برند میشود. برای من نفوذ روی برندهایی به بزرگی کوکاکولا موجب میشود که کار از داخل خانه را پیش بگیرم.
- به نظر شما یک طراحی خوب چه المانهایی باید داشته باشد؟
از نظر من طراحی خوب زمانی با ارزش است که کمک کند افراد نسبت به تغییراتی که درسراسر دنیا بوجود میآید، مطلع شوند. معمولا این چند سوال را زمانی که قصد دارم طرحی را مورد ارزیابی قرار دهم در ذهنم مرور میکنم: 1- آیا در نظر افراد عادی ایده یا طرح با ارزشی است؟ 2- آیا دیدن این طرح در افراد باعث تغییر ذهنیت آنها نسبت به آن محصول میشود؟ 3- آیا طراحی مورد نظر توانسته است نیاز سفارش دهنده و استفاده کننده را بر طرف سازد؟
در نهایت تمام طراحیهایی که انجام میشود برای رساندن صدای مردم است، ایجاد حس یکدلی با مردم باعث درک نیاز آنها و در نتیجه منجر به یک طراحی خوب میشود. من به عنوان مدیر طراحی برای بدست آوردن نتیجه بهتر، هر لحظه به دنبال کشف ایدههای نو هستم، در مرحلهی بعدی باید مطمئن شوم که تبلیغاتی که انجام میدهیم به نفع مردم است که این امر در کمپانیهای بزرگ کار بسیار بزرگ و سختی است. داشتن مدیریت قوی تنها راه برای تمام کردن کار از ایده به واقعیت است.
- به نظر شما نسل بعدی طراحان گرافیک چگونه هستند؟
به نظرم تعداد نسل بعدی طراحان گرافیک از صنعتگران بیشتر خواهد بود!! نقش طراحان در آینده فراتر از ساختن طرحی چشم نواز خواهد شد. طراحی فقط بوجود آوردن شکلی زیبا نیست، بلکه در جهت کسب و کار، یکی از ملزومات است. یک طراح باید آگاهی ازعلمهای روانشناسی، انسان شناسی، سیاست، ورزش، زبان، موسیقی، داشته باشد تا بتواند سلیقههای متفاوت مخاطبان خود را درک کند. بنابر این فقط از این طریق میتوان طراحی خوبی بوجود آورد. نقش آینده طراحان شامل دقت در تجربههای مصرفکنندگان و همینطور تولیدکنندگان است که نه تنها ارتباط واقعی با مردم ایجاد کنند بلکه بتوانند تغییری در زندگی آنها نیز بوجود آورند.
- چه چیزی نظر شما را به طور خاص در مورد طراحی محصولات و بسته بندی جلب میکند؟
من مجذوب پازلهای فکری هستم که انسانها برای درک برند مورد نظرشان در ذهن خود میچینند. شخصا مارکهای مورد علاقهی من هدف قوی و شخصیت منحصر به فرد دارند. طراحی محصولات و بستهبندی زمان مناسبی برای نشان دادن ارتباط این دو است. همواره از اینکه چگونه مردم برندهایی که دارای شخصیت مشابه خودشان هستند را مییابند و خود را با آن برندها تطبیق میدهند در حیرت هستم.
برندهای بزرگ به ما کمک میکنند تا بتوانیم تعریفی از خود و اینکه جهان را چگونه تجربه کنیم؛ بدست آوریم.
- اگر فرصت کوتاه دوستانهای در اختیار شما قرار دهند تا با یکی از طراحان مورد نظر خود (گذشته و حال) گفتگویی داشته باشید، چه کسی را انتخاب میکنید؟
سوال بسیار سختی است ولی احساسم میگوید با Milton Glaser فقط به خاطر اینکه دو تا از مهمترین برندهای نیویورک را او طراحی کردهاست، ولی فکر میکنم که باید ملاقاتی هم با Jonathan Ive داشته باشم به دلیل اینکه او با طراحیهایش مسیر زندگی من را تغییر داد و در ضمن سوالات بسیاری دارم که از Steve Jobs بپرسم.
برای دیدن کارهای بیشتری از وی این قسمت را کلیک کنید.
منبع : انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
11 شهریور 1394