پوسترهای سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی شدند.
این مجموعه پوسترها که اثر «سیامک فیلیزاده» هستند تا کنون واکنشهای مختلفی را نیز برانگیحتهاند.
در تازهترین واکنش قباد شیوا در گفتگو با خبر آنلاین چنین گفته است:
«سادگی که یکی از اصول کار هنری است، یک بحث است و شخصیتِ کار یا همان دیزاین پرسونالیتیِ کار، یک بحث دیگر. این ایموجیها ابدا شخصیت تئاتری ندارند. روز گذشته فیلیزاده تصویر این شش پوستر را برای من فرستاد و امروز هم تماس گرفت و همینها را به خودش هم گفتم.»
او ادامه داد: «تئاتر هنری اکسپوز است و با خون و پوست هنرپیشه پیوند دارد اما این پوسترها نشانی از شکوه این هنر Art ندارند و چیزی مانند بازیهای کامپیوتری را نشان میدهند.»
شیوا در پایان گفت: «به نظرم این پوسترها برای تبلیغ آتاری بسیار مناسباند و میتواند برای بازیهای کامپیوتری مورد استفاده قرار بگیرند.»
همچنین «ساعد مشکلی» نیز در دفاع از این پوسترها در یادداشتی که در همین رسانه منتشر شده است اینچنین گفته:
یک دلیل حواشی پوستر جشنوارههای فجر در سالهای پیش بیعرضگی مدیران بوده است؛ وقتی به طراح غیرحرفهای کار سفارش میدهند حاشیه ساخته میشود؛ دیگر هر پوستری که طراحی شود چند نفر رد و چند نفر تأییدش میکنند. این شکل و شیوه خوبی نیست؛ هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نمیافتد، حتی اگر پوستر جشنواره کن اگر بد باشد کسی غوغا بهپا نمیکند، هر جشنوارهای مسئولانی دارد که به یک طراح حرفهای کار سفارش میدهند و آن طرح انجام میشود. پوستر آنقدر وارد حاشیه شده است که مسأله اصلی آن فراموش شده است؛اینکه اصلا چرا پوستر در یک محفل رونمایی میشود؟ پوستر باید به دیوار نصب شود. محفلی و منقلی شدن گرافیک و دیزاین این مسائل را در پی دارد. کجای دنیا قبل از آنکه پوستر در شهر پخش شود دربارهاش نقد مینویسند؟ اما اگر یک پوستر بنجل در سطح شهر بیاید آنوقت خبرنگار و منتقد تجسمی در حیطه گرافیک و دیزاین باید آن را نقد کند. مگر می شود کتابی را قبل از چاپ نقد کرد؟ گرافیک نیز همین است، زمانی ارزش دارد که بین مردم پخش شود. شاید منتقدان پوستر را نپسندند اما مردم از آن استقبال کنند، آنوقت است که طراح موفق عمل کرده و باید او را قاب گرفت. اما متأسفانه در ایران فرصتی داده نمیشود تا مردم پوسترها را ببینند. ما اینها را برای مردم طراحی میکنیم تا تشویق شوند به جشنواره بیایند ولی وقتی نمیبینند چه توقعی از پوستر میتوان داشت؟ مگر مردم پوستر را دیده اند که دنبال نشانهای از تئاتر برای مخاطب میگردیم؟ اینها را باید مردم تشخیص دهند نه ما. مگر چند پوستر به مردم نشان دادهایم که بتوانند خوب و بد را تمییز دهند؟
واقعیت این است که شهرداری در این زمینه ضعیف عمل میکند و مکانهایی برای پوسترها در نظر نمیگیرد به همین خاطر پوستر را مثل جنس لوکس رونمایی میکنند. پوستر باید بیاید در سطح شهر و مردم دربارهاش اظهار نظر کنند. این از مشکلات و مصائب ماست؛ ده سال است جان میکَنیم تا شاید شهرداری مکانی را تعبیه کند اما از سوی شهرداری هیچ اقدامی صورت نگرفته است. تمام بودجه و درآمد خرج موارد غیرضروری و بیهوده میشود؛ شهرداری به وظایفش عمل نمیکند. دوره آقای قالیباف شهرداری فقط پل ساخت. زندگی شهری که فقط پل نیست؛ به دیزاین هیچتوجه نشد و حالا یک شهر بیریخت داریم. خود شهرداری سالانه چند جشنواره پوستر برگزار میکند اما هیچکدام در سطح شهر نیستند. چهار علَم و داربست زدهاند که جای پوستر نیست. رونمیی پوستر برای خبرنگاران عدم درک مسئولان را از مقوله دیزاین نشان میدهد؛ حتی دبیر جشنواره هم حق رونمایی پوستر ندارد.
دیزاین باید با مردم سروکار داشته باشد. تمام پوسترهای ما دارند در پستوها نمایش داده میشوند و حاصلش و حواشیاش کمکی به فرهنگ و هنر نمیکند و تنها گریبانگیر گرافیک میشود. امروز سیامک فیلیزاده را در سیبل میگذاریم و فردا ساعد مشکی را. در حالیکه سابقه فیلیزاده صحهای بر حرفهای بودن و موفقیت اوست.
جشنواره فجر هم چوب جناحهای سیاسی را میخورد و مثل همانها به بیراهه رفته است. چرا کسی پوستر دیگر جشنوارهها را نقد نمیکند؟ آثار دیزاین را نباید مثل اثر هنری دید، دیزاین ربطی به تئاتر و هنر تجسمی ندارد. ماهیت دیزاین زیر سؤال رفته است. دیزاین در زندگی جریان دارد، نه در خفا و نمایشگاه.
26 دی 1396